آموزش, آموزش تحلیل تکنیکال, تحلیل

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال چیست؟ چطور از تجزیه تحلیل فنی در ترید بازارهای مالی فارکس و ارز دیجیتال برای پیش بینی روند نمودار قیمت استفاده کنید

مقدمه

در این پست از آکادمی نیکخوی به این می پردازیم که تحلیل تکنیکال چیست؟ چه فرقی با تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال دارد؟ و کاربرد آن در ترید و معامله گری بازارهای مالی چیست؟ تحلیل تکنیکال یک رشته تجاری است. که برای ارزیابی سرمایه‌گذاری‌ها و شناسایی فرصت‌های معاملاتی با تجزیه و تحلیل روندهای آماری جمع‌آوری‌شده از فعالیت‌های معاملاتی، مانند حرکت قیمت و حجم، به کار می‌رود. برخلاف تحلیل بنیادی، که تلاش می‌کند ارزش اوراق بهادار را بر اساس نتایج تجاری مانند فروش و درآمد ارزیابی کند، تحلیل تکنیکال بر مطالعه قیمت و حجم تمرکز دارد.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال(Technical analysis) یکی از روش‌های تجزیه‌وتحلیل بازارهای مالی مثل بورس و ارزهای دیجیتال است. این نوع تحلیل که از نمودار و ابزارهای معاملاتی بهره می‌برد، رفتار آینده بازار را با توجه به حرکات قبلی قیمت و داده‌های معاملاتی پیش‌بینی می‌کند. در واقع تحلیل تکنیکال با تمرکز بر داده‌ها و نمودارهای یک بازار، الگوها و روند‌های قیمتی آن را شناسایی می‌کند تا به کمک این اطلاعات به پیش‌بینی قابل اطمینانی از آینده بازار مورد نظر دست یابد. این روش، یکی از متداول‌ترین روش‌های تحلیلی در بازارهای مالی است که در بورس اوراق بهادار، بورس کالا و… کاربرد دارد.

پیشنهاد می کنیم این مقاله را بخوانید:
روندها در تحلیل تکنیکال

نکات کلیدی

  • تحلیل تکنیکال یک رشته تجاری است که برای ارزیابی سرمایه‌گذاری‌ها و شناسایی فرصت‌های معاملاتی در روند قیمت و الگوهای مشاهده شده در نمودارها به کار می‌رود.
  • تحلیلگران تکنیکال (تکنیکالیست ها) بر این باورند که فعالیت های معاملاتی گذشته و تغییرات قیمت یک اوراق بهادار می تواند شاخص های ارزشمندی از حرکات آتی قیمت اوراق بهادار باشد.
  • تحلیل تکنیکال ممکن است با تحلیل بنیادی که به جای الگوهای قیمتی تاریخی یا روند سهام، بر وضعیت مالی شرکت تمرکز دارد، در تضاد باشد.

درک چیستی تحلیل تکنیکال

ابزارهای تحلیل تکنیکال برای بررسی روش‌هایی که عرضه و تقاضا برای اوراق بهادار بر تغییرات قیمت، حجم و نوسانات ضمنی تأثیر می‌گذارد، استفاده می‌شود. با این فرض عمل می‌کند. که فعالیت‌های معاملاتی گذشته و تغییرات قیمت یک اوراق بهادار می‌توانند شاخص‌های ارزشمندی از حرکت‌های قیمت آتی اوراق بهادار باشد. البته در صورت همراه شدن با قوانین سرمایه‌گذاری یا معاملات مناسب.

اغلب برای تولید سیگنال های معاملاتی کوتاه مدت از ابزارهای مختلف نمودار استفاده می شود. اما همچنین می تواند به بهبود ارزیابی قدرت یا ضعف یک اوراق بهادار نسبت به بازار گسترده تر یا یکی از بخش های آن کمک کند. این اطلاعات به تحلیلگران کمک می کند تا برآورد کلی ارزش گذاری خود را بهبود بخشند.

تجزیه و تحلیل تکنیکی که امروزه می شناسیم اولین بار توسط چارلز داو و نظریه داو در اواخر دهه ۱۸۰۰ معرفی شد.

چندین محقق قابل توجه از جمله ویلیام پی همیلتون، رابرت ریا، ادسون گولد، و جان مگی بیشتر به مفاهیم نظریه داو کمک کردند. و به شکل‌گیری پایه آن کمک کردند. امروزه تحلیل تکنیکال تکامل یافت است. و صدها الگو و سیگنال را در بر می گیرد. که طی سال ها تحقیق توسعه یافتند.

وسانات قیمتی تصادفی نیستند

دیدگاه کلی تحلیلگران تکنیکال این است که نوسانات قیمت یک دارایی، اصلاً تصادفی نیست. درواقع روند نمودارهای قیمتی و همچنین عامل مهمی همچون عرضه و تقاضا، از روندی ثابت پیروی می‌کنند. این احتمال وجود دارد که هرکدام از این روندها در بازه‌های زمانی کوتاه یا بلندمدت تغییر کند. مثلاً پس‌ از آنکه روند قیمت یک دارایی شکل گرفت، احتمال آنکه روند فعلی ادامه پیدا کند، بیشتر از احتمال شکست آن است. تریدرهای تحلیل تکنیکی از این نکته استفاده می‌کنند. با توجه به روندهای قبلی آن سهم یا دارایی، تلاش می‌کنند تا رفتار آینده‌ ی بازار را پیش‌بینی کنند.

نظریه داو در آموزش تحلیل تکنیکال چیست؟‌

چارلز داو نظریه پرداز تحلیل تکنیکال
چارلز داو

تئوری داو  حقایقی مثل روند طبیعی قیمت ها، تایید و تبیین تغییر روند قیمت ها به واسطه انعکاس حجم مبادلات، خطوط حمایت و مقاومت و صعود یا نزول قیمت به واسطه داشتن اطلاعات کافی را شامل می‌شود.

تمرکز تئوری داو روی حرکت قیمت سهام، علوم نوین تحلیل تکنیکال را تکمیل کرد. بر اساس این نظریه قیمت تمام آن چیزی است که ما باید مورد تحلیل قرار دهیم.

چرایی این اعتقاد داو به دلیل دانشی است که از علم اقتصاد داریم. عوامل مختلف عرضه و تقاضا اثرات خود را بر روی قیمت گذاشته اند. ما با بررسی قیمت همه‌ ی آن چه نیاز داریم را به دست می آوریم.

به مرور زمان از این روش برای تحلیل بازارهای اوراق بها دار، بازار ارز و فارکس و همچنین بازار بورس کالا استفاده شد. این نظریه اساس علوم تکنیکال امروزی را شکل داد.

حتما دانلود کنید: کتاب تحلیل تکنیکال جان مورفی

تجزیه و تحلیل فنی به شما چه می گوید؟

تجزیه و تحلیل فنی یک اصطلاح عمومی برای انواع استراتژی است. که به تفسیر عملکرد قیمت در یک سهام بستگی دارد. بیشتر تحلیل‌های تکنیکال بر روی تعیین اینکه آیا روند فعلی ادامه می‌یابد یا نه، و در غیر این صورت، چه زمانی معکوس می‌شود، متمرکز است. برخی از تحلیلگران فنی بر اساس خطوط روند کار می کنند. برخی دیگر از شکل های شمعی استفاده می کنند. و برخی دیگر نوارها و جعبه هایی را که از طریق تجسم ریاضی ایجاد شدند ترجیح می دهند. اکثر تحلیلگران فنی از ترکیبی از ابزارها برای تشخیص نقاط ورود و خروج احتمالی برای معاملات استفاده می کنند. برای مثال، شکل‌گیری نمودار ممکن است نقطه ورود یک فروشنده کوتاه مدت را نشان دهد. اما معامله‌گر میانگین‌های متحرک را برای دوره‌های زمانی مختلف بررسی می‌کند تا تأیید کند که احتمال تغییر روند نمودار وجود دارد.

تاریخچه مختصری از تحلیل تکنیکال

تجزیه و تحلیل تکنیکال سهام و روند برای صدها سال مورد استفاده قرار گرفت است. در اروپا، جوزف د لا وگا از تکنیک‌های تحلیل تکنیکال اولیه برای پیش‌بینی بازارهای هلندی در قرن هفدهم استفاده کرد. با این حال، در شکل مدرن خود، تحلیل تکنیکال به شدت مدیون چارلز داو، ویلیام پی همیلتون، رابرت ریا، ادسون گولد، و بسیاری دیگر از جمله یک رقصنده سالن رقص به نام نیکلاس دارواس است. این افراد دیدگاه جدیدی را در بازار به عنوان جزر و مدی نشان دادند. که به بهترین وجه در بالا و پایین در نمودار اندازه گیری می شود. تا با مشخصات شرکت اصلی. مجموعه متنوعی از نظریه‌های تحلیلگران فنی اولیه در سال ۱۹۴۸ با انتشار کتاب تحلیل تکنیکال روند سهام توسط رابرت دی. ادواردز و جان مگی گرد هم آمدند و رسمیت یافتند.

بطور کلی، تحلیلگران فنی به انواع گسترده شاخص های زیر نگاه می کنند:

تحلیل تکنیکال در مقابل تحلیل بنیادی

تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال، مکتب‌های فکری اصلی در مورد نزدیک شدن به بازارها، در دو طرف قرار دارند. هر دو روش برای تحقیق و پیش‌بینی روندهای آتی قیمت سهام استفاده می‌شوند. و مانند هر استراتژی یا فلسفه سرمایه‌گذاری، هر دو طرفداران و مخالفان خود را دارند.

تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی اوراق بهادار با تلاش برای اندازه گیری ارزش ذاتی یک سهام است. تحلیلگران بنیادی همه چیز را از شرایط کلی اقتصاد و صنعت گرفته تا وضعیت مالی و مدیریت شرکت ها مطالعه می کنند. درآمدها، هزینه‌ها، دارایی‌ها و بدهی‌ها همگی از ویژگی‌های مهم برای تحلیل‌گران بنیادی هستند. تحلیل فاندامنتال به‌ویژه برای سرمایه‌گذاری بلندمدت و داشتن دیدی اجمالی از ارزش و آینده یک دارایی مناسب است.

تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی تفاوت دارد. زیرا قیمت و حجم سهام تنها ورودی هستند. فرض اصلی این است که تمام عوامل بنیادی شناخته شده در قیمت لحاظ می شوند. بنابراین نیازی به توجه دقیق به آنها نیست. تحلیلگران فنی سعی نمی‌کنند ارزش ذاتی اوراق بهادار را اندازه‌گیری کنند. بلکه از نمودارهای سهام برای شناسایی الگوها و روندهایی استفاده می‌کنند. که نشان می‌دهد سهام در آینده چه خواهد کرد. تحلیل تکنیکال به‌خصوص برای ترید کوتاه‌مدت و تصمیم‌گیری‌های سریع‌تر مناسب است. به کمک آن می‌توان زمان ورود و خروج از معاملات را به‌صورت دقیق‌تر تعیین کرد.

طبق آموزه های تحلیل تکنیکال همه چیز در نمودار قیمت منعکس می شود

معامله‌گران حرفه‌ای از تمام روش های تحلیل بهره می‌برند تا بهترین تصمیم‌ را بگیرند. برای ارتقای دانش معامله‌گری خود نیاز است تا هر دو مهارت تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی را با هم داشته باشید. طبعا این کار زمان زیادی خواهد گرفت.

بیشتر بخوانید: تحلیل بنیادی چیست؟

استفاده از تحلیل تکنیکال

تحلیلگران حرفه ای اغلب از تحلیل تکنیکال در ارتباط با سایر اشکال تحقیق استفاده می کنند. معامله گران خرد ممکن است تنها بر اساس نمودارهای قیمت اوراق بهادار و آمار مشابه تصمیم گیری کنند. اما تحلیلگران دارای ارزش به ندرت تحقیقات خود را به تحلیل بنیادی یا فنی محدود می کنند.
تجزیه و تحلیل فنی را می توان برای هر امنیتی با داده های معاملاتی تاریخی اعمال کرد. این شامل سهام، قراردادهای آتی، کالاها، با درآمد ثابت، ارزها و سایر اوراق بهادار است. در واقع، تحلیل تکنیکال در بازارهای کالاها و فارکس و ارز دیجیتال که معامله گران بر روی حرکات کوتاه مدت قیمت تمرکز می کنند، بسیار رایج است.

تحلیل تکنیکال تلاش می‌کند تا حرکت قیمت تقریباً هر ابزار قابل معامله‌ای را که عموماً در معرض نیروهای عرضه و تقاضا است. از جمله سهام، اوراق قرضه، معاملات آتی و جفت ارز پیش‌بینی کند. در واقع، برخی تحلیل تکنیکال را صرفاً مطالعه نیروهای عرضه و تقاضا می دانند. که در حرکت قیمت بازار یک اوراق بهادار منعکس می شود.

تحلیل تکنیکال معمولاً برای تغییرات قیمت اعمال می شود. اما برخی از تحلیلگران اعدادی غیر از قیمت را دنبال می کنند. مانند حجم معاملات یا ارقام بهره باز.

شاخص های تحلیل فنی

در سراسر صنعت، صدها الگو و سیگنال وجود دارد. که توسط محققان برای حمایت از معاملات تحلیل تکنیکال توسعه داده شده است. تکنیکالیست ها همچنین انواع متعددی از سیستم های معاملاتی را توسعه دادند. تا به آنها در پیش بینی و معامله بر اساس حرکات قیمت کمک کنند.

برخی از شاخص ها عمدتاً بر شناسایی روند فعلی بازار از جمله مناطق حمایت و مقاومت متمرکز هستند. در حالی که برخی دیگر بر روی تعیین قدرت یک روند و احتمال ادامه آن متمرکز هستند. اندیکاتورهای تکنیکال رایج و الگوهای نموداری شامل خطوط روند، کانال ها، میانگین متحرک و اندیکاتورهای حرکت هستند.

فرض های اساسی تحلیل فنی

دو روش اصلی برای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار و تصمیم گیری سرمایه گذاری استفاده می شود: تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال.

تحلیل بنیادی شامل تجزیه و تحلیل صورت های مالی یک شرکت برای تعیین ارزش منصفانه کسب و کار است. در حالی که تحلیل تکنیکال فرض می کند که قیمت اوراق بهادار از قبل منعکس کننده تمام اطلاعات در دسترس عموم است و در عوض بر تجزیه و تحلیل آماری تغییرات قیمت تمرکز می کند.

تحلیل تکنیکی تلاش می‌کند تا با جستجوی الگوها و روندها به جای تحلیل ویژگی‌های اساسی یک اوراق بهادار، احساسات بازار را در پشت روند قیمت درک کند.

چارلز داو مجموعه ای از سرمقاله ها را در مورد نظریه تحلیل فنی منتشر کرد. نوشته‌های او شامل دو فرض اساسی بود که همچنان چارچوبی را برای معاملات تحلیل تکنیکال تشکیل می‌دهند.

بازارها با مقادیری کارآمد هستند که نشان دهنده عواملی هستند که بر قیمت اوراق بهادار تأثیر می گذارند، اما
حتی تغییرات تصادفی قیمت در بازار به نظر می رسد در الگوها و روندهای قابل شناسایی حرکت می کند که تمایل به تکرار در طول زمان دارند.

مفروضات اساسی کنونی

امروزه حوزه تحلیل تکنیکال بر اساس کار داو استوار است. تحلیلگران حرفه ای معمولاً سه فرض کلی را برای این رشته می پذیرند:

اصول تحلیل تکنیکال چیست
  1. بازار همه چیز روی تخفیف می دهد: تحلیلگران فنی بر این باورند که همه چیز از اصول یک شرکت گرفته تا عوامل گسترده بازار و روانشناسی بازار در حال حاضر در سهام قیمت گذاری شده است. این دیدگاه با فرضیه بازارهای کارآمد (EMH) که نتیجه‌گیری مشابهی را در مورد قیمت‌ها فرض می‌کند، مطابقت دارد. تنها چیزی که باقی می ماند تجزیه و تحلیل حرکت قیمت است. که تحلیلگران فنی آن را محصول عرضه و تقاضا برای یک سهم خاص در بازار می دانند.
  2. حرکت قیمت در روندها: تحلیلگران فنی انتظار دارند که قیمت ها، حتی در حرکات تصادفی بازار، بدون توجه به بازه زمانی مشاهده شد، روندی را نشان دهند. به عبارت دیگر، قیمت سهام بیشتر احتمال دارد که روند گذشته را ادامه دهد . تا حرکت نامنظم. بیشتر استراتژی های معاملاتی فنی بر این فرض استوار است.
  3. تاریخ تمایل به تکرار دارد: تحلیلگران فنی معتقدند که تاریخ تمایل به تکرار دارد. ماهیت تکراری حرکات قیمت اغلب به روانشناسی بازار نسبت داده می شود. که بر اساس احساساتی مانند ترس یا هیجان بسیار قابل پیش بینی است. تحلیل تکنیکال از الگوهای نمودار برای تجزیه و تحلیل این احساسات و حرکات بعدی بازار برای درک روندها استفاده می کند. در حالی که بسیاری از اشکال تجزیه و تحلیل تکنیکال برای بیش از ۱۰۰ سال مورد استفاده قرار گرفتند، هنوز اعتقاد بر این است که آنها مرتبط هستند. زیرا الگوهایی را در حرکت قیمت نشان می دهند که اغلب خود را تکرار می کنند.

کاربرد این مدل تحلیلگری چیست؟

در بازارهای مالی مانند فارکس یا ارزهای دیجیتال، تحلیل تکنیکال به دلایل مختلفی مورد استفاده قرار می‌گیرد. عمده دلایل آن را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:

  • پیش بینی ارزش‌گذاری کوتاه مدت و بلندمدت قیمت
  • درک جهت روندها
  • یافتن نقاطی که ممکن است روند آن‌ها در نمودار معکوس شود
  • تشریح سطوح حمایت و مقاومت
  • کشف الگوهای قیمت
  • پیش‌بینی نتایج احتمالی
  • توسعه و به‌کارگیری استراتژی‌هایی برای حفاظت از سرمایه
  • سنجش احساسات جمعیت
  • راستی‌آزمایی حدس و گمان‌ها در بازارها
  • کسب سود از تغییرات قیمت

اجزای اصلی تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال دارای اجزای اصلی است که به تریدران و سرمایه‌گذاران کمک می‌کنند. تا بهترین تصمیم‌ها را برای ورود و خروج از معاملات در بازارهای مالی مانند بازار فارکس و ارز دیجیتال بگیرند. در زیر این اجزای اصلی را شرح می‌دهیم:

انواع نمودارهای قیمتی

نمودارهای قیمتی، یکی از ابزارهای اساسی و حیاتی در تحلیل تکنیکال هستند که در بازارهای کریپتو استفاده می‌شوند. این نمودارها اطلاعات مربوط به تغییرات قیمتی یک دارایی را در طول زمان نمایش می‌دهند. از طریق مطالعه این نمودارها، تریدران و سرمایه‌گذاران می‌توانند الگوها و روندهای بازار را شناسایی کرده و تصمیمات بهتری برای نحوه عملکردشان بگیرند. در زیر توضیح می‌دهیم که انواع نمودارهای قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟

  • نمودارهای خطی (Line Charts): نمودارهای خطی، نوعی از نمودارهای قیمتی هستند که با استفاده از نقاطی که با خط بهم متصل شده‌اند، تغییرات قیمت یک دارایی را در طول زمان نمایش می‌دهند. در این نمودارها، برای هر بازه زمانی مشخص، یک نقطه بر روی نمودار قرار می‌گیرد و تمام این نقاط با یک خط بهم متصل می‌شوند تا نمودار پیوسته‌ای شکل بگیرد. این خط نمایانگر تغییرات پیوسته قیمت در بازه‌های زمانی مختلف است.
تحلیل تکنیکال چیست؟ نمودار خطی
  • نمودارهای شمعی (Candlestick Charts): این نمودارها اطلاعات بیشتری را نسبت به نمودارهای خطی ارائه می‌دهند. هر میله شمع به صورت عمودی شامل اطلاعاتی نظیر باز (Open)، زیاد (High)، کم (Low) و بسته شدن (Close) قیمت در بازه‌ی زمانی مشخص را نمایش می‌دهد.
تحلیل تکنیکال چیست؟ نمودار شمعی

پیشنهاد می کنیم این مقاله را بخوانید:
الگوهای شمعی ژاپنی

  • نمودارهای میله‌ای (Bar Charts): در این نوع نمودارها، برای هر بازه زمانی یک میله عمودی به نمایش درآمده و همانند نمودار شمعی، اطلاعاتی با عناوین باز، زیاد، کم و بسته شدن قیمت را نشان می‌دهد. هر میله دارای یک خط افقی بالا و پایین است که نشان‌دهنده محدوده تغییر قیمت در آن بازه است.

لگو‌های نموداری

حرکت نمودارها در تایم فریم های مختلف به طور عمومی حالات خاصی را می سازند. طی سالیان متمادی این اشکال و حالات همواره تکرار شده اند. پایه گذاران علوم تحلیل تکنیکی با شناسایی این نشانه های این حرکات آن ها را دسته بندی کرده. آنان را نامگذاری کردند و اکنون می توان بر اساس آن ها آینده نمودار را پیش بینی کرد.

الگوهای نموداری , الگوهای تکنیکال , سر و شانه , الگوی دو قلو سقف , الگوی کنج جزو الگوهای نموداری در تحلیل تکنیکال

الگوهای نموداری اشکالی هستند که در نمودار‌ها شکل می‌گیرند. هدفشان بیان جو روانی حاکم بر بازار است.
هر یک از آن ها دارای توجیه روانی است. در این مقاله به بررسی کامل الگوهای نموداری پرداخته‌ایم .

سه گروه اصلی در الگوهای نموداری

۱ – الگوهای کندلی
۲ – الگوهای هارمونیک
۳ – الگوهای کلاسیک

نمودارها به چند دسته تقسیم می شوند :

نمودار میله ای

همانطور که از اسمش پیداست بصورت یک میله می باشد. در نمودار میله ای قیمت های باز شدن، بالایی، پایینی، بسته شدن را نشان می دهد. آن خط کوچکی که در سمت راست میله قرار دارد قیمت بسته شدن و خط کوچک سمت چپ بیانگر قیمت باز شدن است. در کل نمودار میله ای بصورت شکل زیر می باشد.

نمودار میله ای در آموزش و یادگیری تحلیل تکنیکال
نمودار میله ای در آموزش و یادگیری تحلیل تکنیکال

نمودار خطی

همانطور که از اسمش پیداست بصورت یک منحنی خطی ممتتد است. گسستگی در نمودار وجود ندارد . نگفته پیداست در این نمودار فقط قیمت
پایانی رسم می شود. شکل زیر نمونه ای از نمودار خطی می باشد.

نمودار میله ای در آموزش و یادگیری تحلیل تکنیکال
نمودار میله ای در آموزش و یادگیری تحلیل تکنیکال

نمودار شمعی

این نوع نمودار نسخه ژاپنی نمودار میله ای است. اکنون کمتر کسی است که نمودارش بصورت شمع های ژاپنی (کندلستیک ) نباشد. نمودارهای
های ژاپنی مانند نمودارهای میله ای دارای چهار بخش هستند. قیمت پایانی، بالایی، پایینی، باز شدن را نشان می دهند. در نمودارهای شمعی ان خط هایی که بالا و پایین کندل وجود دارند شادو (سایه) نامیده می شوند که بیانگر محدوده نوسان قیمت در روز می باشند. قسمت پهن و کلفت که بدنه نامیده می شود فاصله بین قیمت باز شدن و قیمت پایانی است.

نکته : در کندل منفی یعنی روزی که بازار منفی است قیمت بازگشایی بالا و قیمت بسته شدن پایین است. در روز کندل مثبت برعکس می باشد .
در شکل زیر نمونه ای از تصویر کندلی و همینطور میله ای را در دو حالت بازار مثبت و منفی نشان می دهد.

تفاوت نمودار کندل استیک (نمودار شمعی) با نمودار میله ای
تفاوت نمودار کندل استیک (نمودار شمعی) با نمودار میله ای

در شکل زیر هم یک چارت را که بصورت کندلی میباشد نشان میدهد که بروشنی پیداست زیبا تر و قابل فهم تر و ملموس تر از بقیه نمودارهاست .

یک چارت کندلی در آموزش تحلیل تکنیکال که تحلیل آن ساده تر است
یک چارت کندلی در آموزش تحلیل تکنیکال که تحلیل آن ساده تر است

انواع روندها در تحلیل تکنیکال

اغلب اصطلاحات رایجی مانند همیشه در جهت روند حرکت کنید یا روند دوست شماست را زیاد شنیده ایم. بنابراین لازم است وقتی این ها را میشنویم درک درست و صحیحی از آن داشته باشیم.
بطور کلی روند جهت حرکت بازار را نشان می دهد. اما یک نکته مهم را همواره به یاد داشته باشیم. بازار هیچ گاه با زاویه ٩٠ درجه و رو به یک سمت
حرکت نمی کند.
بازار همواره پر از حرکت های زیگزاگ است که ماهیت بازار چنین اقتضا می کند.

برآیند حرکت های صعودی و نزولی ( رالی ها و حفره ها ) روند بازار را تشکیل می دهد.

سه دسته روند داریم (انواع روند) :

روند صعودی

این روند شامل رالی ها و حفره هایی است که برآیندشان یک حرکت صعودی را نشان دهد . معمولاً در این نوع حرکت ها هر سقف جدید بالاتر از
سقف قبلی است ( شماره های سبز رنگ) و هر کف جدید هم بالاتر از کف قبلی است ( شماره های قرمز رنگ . )

شماتیک کلی روند صعودی در نمودار چارت های تکنیکال
شماتیک کلی روند صعودی در نمودار چارت های تکنیکال

روند نزولی

این روند شامل رالی ها و حفره های است که برآیندشان یک حرکت نزولی است. معمولاً در این نوع حرکت ها هر کف جدید پایین تر از کف قبلی می سازد ( قرمزها)، و هر سقف جدید قادر نیست سقف قبلی را رد کند ( سبزها . )

شماتیک کلی روند نزولی در نمودار چارت های تکنیکال
شماتیک کلی روند نزولی در نمودار چارت های تکنیکال

روند خنثی

این روند زمانی پیش می آید که بازار بدون تصمیم باشد و معمولاً در یک محدوده مشخصی نوسان می کند .

شماتیک کلی روند خنثی در نمودار چارت های تکنیکال
شماتیک کلی روند خنثی در نمودار چارت های تکنیکال

روندها از نظر زمانی

روندها دارای سه بعد دیگر ( از نظر زمانی هستند ).

  • روند بزرگ
  • متوسط
  • روند کوچک

در حقیقت تعداد زیادی روند وجود دارند که در تقابل با هم هستند. ممکن است یک روند نزولی در مقیاس روند کوچک در دل یک روند متوسط رخ دهد و…..
معمولاً روندهای بالاتر از شش ماه را روندهای بلند می نامند ، و روندهای بین سه هفته تا شش ماه روند های متوسط و کمتر از سه هفته روند کوتاه
نام دارد .
هر روند می تواند جزئی از روند بزرگ تر باشد. برای مثال یک روند متوسط می تواند یک روند نزولی (اصلاح قیمتی) برای یک روند بزرگ باشد و …
بنابراین معامله گران نیز به سه دسته تقسیم می شوند کوتاه مدت ، میان مدت ، بلند مدت.

کسانی که بلند مدت کار می کنند ، نوسانات کوچک دربعد زمانی کوتاه یا متوسط برایشان اهمیت ندارد . و الی اخر ….
این هم یک نمونه از این موردی که عنوان شد که روند کوتاه مدت در دل یک روند بلند مدت قرار دارد :

یک روند صعودی کوتاه در دل یک روند نزولی بلند مدت
یک روند صعودی کوتاه در دل یک روند نزولی بلند مدت

در تصویر بالا نمونه‌ای از یک اندیکاتور قیمتی به نام RSI را مشاهده می‌کنید که معرفی کامل و کاربرد آن را میتوانید در این مقاله مطالعه کنید .

اندیکاتورهای تکنیکال

شاخص‌ها یا به عبارت تخصصی‌تر، اندیکاتورهایی مانند قدرت نسبی (RSI)، انحراف میانگین متحرک (MACD) و باندهای بولینگر (Bollinger Bands) به معامله‌گران اطلاعاتی از وضعیت بازار، نقاط قوت، نقاط ضعف و موقعیت‌های دارای پتانسیل را ارائه می‌دهند.

اندیکاتورها شامل توابع و روابط علم ریاضی هستند که با استفاده از داده‌های قیمتی و حجمی، به ما در تحلیل قیمتی سهام کمک بسیاری میکنند.

اندیکاتور rsi از نماگرهای مهم و یک اسیلاتور پرکاربرد

بیشتر بخوانید:
میانگین متحرک چیست ؟

  • RSI (شاخص قدرت نسبی): این شاخص نشان‌دهنده وضعیت خرید یا فروش دارایی و اشباع بازار را نشان می‌دهد.
  • MACD (شاخص انحراف میانگین متحرک): این شاخص به تشخیص تغییرات ترند و اختلاف میانگین‌های متحرک کمک می‌کند.
  • باندهای بولینگر (Bollinger Bands): این شاخص محدوده قیمتی انتظاری را نشان می‌دهد و تغییرات غیرطبیعی را مشخص می‌کند.

این شاخص‌ها با تحلیل داده‌های قیمتی و حجم معاملات، تصویر دقیق‌تری از بازار را به کاربران ارائه می‌دهند.

پیشنهاد میکنیم این را هم بخوانید: اندیکاتور ADX

الگوهای قیمتی

الگوهای قیمتی، الگوهای خاصی هستند که در نمودارهای قیمتی دارایی‌ها و به صورت تکراری و با تغییرات مشابه ظاهر می‌شوند. این الگوها می‌توانند به تریدرها کمک کنند تا نقاط ورود و خروج احتمالی را شناسایی کرده و تصمیمات معاملاتی خود را بهبود بخشند. الگوهای ادامه‌دهنده و برگشتی جزو الگوهای قیمتی هستند.

برای یک تحلیل تکنیکال ساده چه مطالبی را باید بدانیم؟

مفهوم حجم

به تعداد سهام یا قراردادهایی است که در یک بازه زمانی مشخص، معمولاً در روز، معامله می‌شود، حجم می‌گویند. حجم از جنبه‌های مهم تحلیل تکنیکال است زیرا برای تایید روندها و الگوها مورد استفاده قرار می‌گیرد. هر گونه حرکت قیمتی به سمت بالا یا پایین با حجم نسبتاً زیاد، قوی‌تر تلقی می‌شود. میزان حجم توسط تحلیل‌گران تحت نظارت قرار می‌گیرد تا به ایده‌هایی در مورد تغییر روند آینده برسند. اگر حجم در روند صعودی شروع به کاهش کند، معمولاً نشانه پایان روند صعودی است.

سطح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال

حمایت و مقاومت دو اصطلاح بسیار رایج در تحلیل تکنیکال هستند. حمایت، قیمتی است (خطی است) که تصور می‌شود تقاضا به اندازه کافی قوی است و از کاهش بیشتر قیمت جلوگیری می‌کند. این اتفاق زمانی می‌افتد که قیمت‌ اوراق به نقطه‌ای ارزان‌تر از ارزش واقعی آن برسد. در نتیجه علاقه در خریداران برای ورود به سرمایه‌گذاری ایجاد شده و فروشندگان تمایل کمتری برای فروش در همان قیمت خواهند داشت. در حالی که مقاومت سطح قیمتی است دقیقا برعکس حالت شرح داده شده خواهد بود. به شکل زیر توجه کنید.

روندها

روند، جهت کلی بازار یا نمودار قیمتی یک دارایی را نشان می‌دهد. بسیاری از تحلیل‌گران روند را به عنوان مسیر معاملات خود ترسیم می‌کنند. روندهای صعودی و نزولی در همه بازارها مانند سهام، اوراق قرضه و معاملات آتی رخ می‌دهد. یک روش معمول برای شناسایی روندها استفاده از خط روند است. در این حالت یک سری از نقاط اوج (برای روند نزولی) یا نقاط قعر (برای روند صعودی) نوسانات را به هم متصل می‌کنیم. روند صعودی یک سری از نقاط قعر را به هم متصل می‌کند و سطح حمایتی را برای حرکت های بعدی قیمت نشان می‌دهد. روند نزولی یک سری نقاط اوج را بهم متصل می‌کند و یک سطح مقاومت را برای حرکت‌های بعدی قیمت نمایش می‌دهد.

شناسایی الگوها

در تحلیل تکنیکال، تغییر بین روندهای صعودی و نزولی اغلب با الگوهای قیمتی مشخص می‌شود. طبق تعریف، الگوی قیمتی، شکل و پیکربندی قابل تشخیصی از حرکت قیمت است که با استفاده از یک سری خط روند و یا منحنی ترسیم می‌شود. چند نمونه از مهم‌ترین الگوها که به تحلیل بهتر کمک ‌می‌کنند:

– الگوی پرچم
– ‌الگوی سر و شانه
-‌ الگوی کف و سقف دوقلو
– الگوهای هارمونیک
و…

محدودیت های تحلیل فنی

برخی از تحلیلگران و محققان دانشگاهی انتظار دارند که EMH نشان دهد که چرا آنها نباید انتظار داشته باشند. که هیچ اطلاعات عملی در داده های تاریخی قیمت و حجم موجود باشد. با این حال، با همان استدلال، مبانی کسب و کار نیز نباید هیچ اطلاعات عملی ارائه دهد. این دیدگاه ها به شکل ضعیف و شکل نیمه قوی EMH شناخته می شوند.

یکی دیگر از انتقادات تحلیل تکنیکال این است که تاریخ دقیقاً تکرار نمی شود. بنابراین مطالعه الگوی قیمت از اهمیت مشکوکی برخوردار است. و می توان آن را نادیده گرفت. به نظر می رسد قیمت ها با فرض یک نیم نگاه تصادفی نسبت به قبل بهتر مدل سازی می شوند.

سومین انتقاد از تحلیل تکنیکال این است که در برخی موارد کار می کند. به عنوان مثال، بسیاری از معامله گران فنی، یک سفارش توقف ضرر کمتر از میانگین متحرک ۲۰۰ روزه یک شرکت خاص قرار می دهند. اگر تعداد زیادی از معامله گران این کار را انجام دهند. و سهام به این قیمت برسد. تعداد زیادی سفارش فروش وجود دارد. که سهام را پایین می آورد. و حرکت مورد انتظار معامله گران را تایید می کند.

سپس، معامله‌گران دیگر شاهد کاهش قیمت و همچنین فروش موقعیت‌های خود خواهند بود. و قدرت روند را تقویت می‌کنند. این فشار فروش کوتاه‌مدت را می‌توان خودشکوفایی تلقی کرد. اما تأثیر چندانی بر جایی که قیمت دارایی هفته‌ها یا ماه‌ها بعد خواهد بود، نخواهد داشت.

در مجموع، اگر تعداد زیادی از افراد از سیگنال‌های مشابه استفاده کنند. می‌توانند باعث حرکت پیش‌بینی‌شده توسط سیگنال شوند. اما در دراز مدت، این گروه از معامله‌گران نمی‌توانند قیمت را افزایش دهند.

گفتار پایانی

در این مقاله سعی کردیم به طور کامل توضیح دهیم تحلیل تکنیکال چیست. تحلیل تکنیکال یکی از روش‌های پرکاربرد و مهم در تحلیل بازار سرمایه است و آن را می‌توان برای هر بازاری که دارای نمودار تاریخچه تغییرات قیمت است، مثل سهام بورس و ارزهای دیجیتال، استفاده کرد. جرقه‌ای که سه قرن پیش باعث شکل‌گیری تحلیل تکنیکال شد، امروزه تبدیل به یکی از ابزارهای مهم برای پیش‌بینی قیمت ارز دیجیتال شده است؛ بنابراین تحلیل تکنیکال بخش جدانشدنی از بازارهای مالی است. اما به یاد داشته باشید که تحلیل تکنیکال به‌تنهایی نمی‌تواند کارساز باشد. تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و ابزارهای دیگر همگی درکنار هم می‌توانند به خوبی کار کرده و پیش‌بینی درستی را به شما ارائه دهند.

درصورتی‌که علاقه‌مند به یادگیری تحلیل تکنیکال از مبتدی تا حرفه‌ای هستید پیشنهاد می‌کنیم مقالات دنباله‌دار آموزش تحلیل تکنیکال را در آکادمی نیکخوی را مرور کنید. در صورتیکه میخواهید شروع به آموزش دیدن کنید پیشنهاد می کنیم از فروشگاه آکادمی نیکخوی دیدن کنید. ضمنا چند دوره زیر را پیشنهاد می دهیم:

سوالات متداول

  • تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال روشی برای پیش‌بینی آینده قیمت دارایی‌های بازار مثل سهام یا ارز دیجیتال است.

  • آیا تحلیل تکنیکال تنها برای تریدرهای حرفه‌ای مناسب است؟

خیر، آموزش تحلیل تکنیکال برای تمام سطوح تریدرها قابل استفاده است. حتی مبتدیان می‌توانند از آن استفاده کنند.

  • آیا تحلیل تکنیکال دقیقاً آینده را پیش‌بینی می‌کند؟

تحلیل تکنیکال نمی‌تواند آینده را با دقت ۱۰۰٪ پیش‌بینی کند. اما به تریدرها کمک می‌کند تغییرات قیمتی را بهتر تشخیص دهند. و از فرصت‌های معاملاتی بهره‌برداری کنند.

شاید دوست داشته باشید بخوانید: سود مرکب چیست؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *