استراتژی

آستانه درد در ترید / آستانه تحمل ذهنی معامله گر

آستانه درد در ترید و معاملات آستانه درد معامله گری آستانه تحمل ذهنی معامله گر

در این مقاله از آکادمی نیکخوی به موضوعی حیاتی می پردازیم. اینکه آستانه درد در ترید و معاملات (یا همان آستانه تحمل ذهنی معامله گر ) چیست؟ مبحث آستانه درد در معامله یک مبحث اساسی روانشناختی معاملاتی است. که در واقع زیر شاخه ای از داشتن استراتژی مالی و مدیریت سرمایه است.

تریدرهای حرفه ای بخوبی می دانند. پیش از دارا بودن از مهارت بالای تحلیلی، باید به احساسات خود مسلط باشند. آن ها پلن و استراتژی مشخص مالی دارند. و سرمایه خود را همواره مدیریت می کنند. اما کمتر کسی از فعالان بازارهای سهام هست که دست کم یکبار با آستانه درد خود در ترید دست و پنجه نرم نکرده باشد. بخصوص در بازار وحشی ارز دیجیتال. و بخصوص ما ایرانی ها! در فضای وحشی تر اقتصاد کشور!

آستانه درد چیست و از کجا می آید؟

آستانه درد بطور کلی میزان دردی است که هر انسان می تواند تحمل کند. پر واضح است این مقدار از هر نفر با شخص دیگر متفاوت است. برای مثال یک کودک در هنگام دویدن زمین می خورد. با جراحات سطحی دردش می گیرد و گریه می کند. زیرا آستانه درد در کودک فعال شد. پدر همین کودک از پله های ساختمان منزلشان سر میخورد! دو طبقه تمام!! یک دستش می شکند و دنده هایش ضربه می خورد. اما گریه نمیکند. (لابد می گویید چه خانواده دستو پا چلفتی! چنین چیزهایی شاید همیشه در زندگی روزمره روی ندهد اما قطعا همینقدر عجیب در بازارهای مالی رخ می دهد.) گرچه لزوما گریه نشانگر آستانه درد نیست. اما می خواهم اینطور بگویم: در اینجا پدر توانایی تحمل درد بیشتری هم داشت. گرچه همین مقدار هم برایش خوشایند نبود.

مفهوم آستانه درد در ترید و معاملات

مثال بالا تا حد بسیاری به ما در معرفی آستانه تحمل ذهنی معامله گر کمک می کند. آستانه درد در ترید زمانی فعال می شود که تریدر احساس کند زیان می بیند. و این زیان به حدی رسیده که از توان وی خارج است. همانند مثال بالا واضح است که آستانه درد در ترید از هر فردی با دیگری تفاوت دارد. اما این میزان بطور معمول تا حدی است که تریدر احساس کند که اوضاع دیگر از کنترلش خارج است. یا بعبارتی دیگر: جبران زیان بیش از این، از عهده او خارج است.

آستانه تحمل ذهنی معامله گر چه زمانی این اتفاق می افتد؟

آستانه درد در ترید و معامله صرفا در بازارهای نزولی رخ نمی دهد. میتواند در بازار صعودی نیز برای یک تریدر حادث شود. ما ایرانی ها بخوبی این قسمت را درک می کنیم. و خب این باعث می شود در توضیح این بخش خیلی کار سختی نداشته باشیم!

بهرحال آستانه تحمل ذهنی معامله گر در دو حالت فعال میشود:

  1. زمانیکه تریدر در یک سهم معامله کرده است. قیمت سهم شروع به کاهش می کند. بقدری قیمت پایین می آید. که تریدر وحشت می کند. احساس میکند تحمل زیان دیدن بیش از این را ندارد. عملا امکان جبران ضررها را دیگر مقدور نمیداند. تا حالا در معاملاتتان به جایی رسیدید که بگویید: دیگه کافیه! مفت چنگش. حداقل همینو بکشم بیرون بیشتر ضرر نکنم. سود نخواستیم. شما دقیقا همینجا به آستانه درد در معاملات خودتان رسیدید.
  2. زمانیکه تریدر خارج از بازار است. به بازار کاملا صعودی نگاه میکند. منتظر فرصت ورود است. اما بازار فرصتی نمیدهد. دائما رشد می کند. تریدر در این زمان احساس عقب ماندگی از بازار می کند. از ترس همین عقب ماندگی وارد بازار می شود. این مورد از این جهت برای تریدرهای ایرانی قابل لمس است. که بارها با تلاطم بازار ارز، سکه، طلا، مسکن، خودرو و … روبرو شدند. در زمان نگارش این مقاله قیمت دلار قله ۵۰ هزار تومان را فتح کرد. بسیاری از مردم در همین مبالغ به بازار ارز هجوم بردند.علت؟ آستانه درد!!

زمانیکه که سرمایه گذار احساس میکند عملا سرمایه اش بر اثر درگیر نبودن در سهام در حال بی ارزش شدن است. عملا احساس ضرر می کند. این احساس تا جایی پیش میرود که آستانه درد ترید معامله گر را فعال کند.

مقدار درد تحمل پذیر در بازارهای مالی

بطور کلی هیج مقدار و عدد خاصی برای میزان دردی که هر تریدر میتواند تحمل کند وجود ندارد. همانطور که پیشتر گفتیم این میزان میان افراد متفاوت است. هر تریدر آستانه تحمل ذهنی معامله گری متفاوتی دارد. این ها بستگی به مقدار سرمایه آزاد تریدر، میزان سرمایه درگیر دارد. مهم تر از آن به شخصیت ترید فرد و استراتژی های معاملاتی وی وابسته است. اما بطور کلی و میانگین، تریدر ها تا ۲۰ الی ۲۵ درصد زیان را می توانند تحمل کنند.

علت این موضوع توانایی برگشت سرمایه اولیه با مقدار معقولی از سود سازی است. این سودسازی تا این مقادیر، تنها کمی بیشتر از مقدار زیان است. فرضا برای ۵% زیان، ۵.۵% سود جبران می کند. اما وقتی ضرر به ۵۰ درصد میزان کل سرمایه رسید، عملا جبران زیان ناممکن می شود. به همین جهت آستانه درد در ترید تا همان محدوده ای است که مشخص شد.

آستانه درد در ترید و معاملات
آستانه درد معامله گری

منشا آستانه تحمل ذهنی معامله گر چیست؟

منشا آستانه درد در واقع غریضه آدمیست. در بازارهای مالی دو احساس اساسی وجود دارند که می توانند روی احساسات در زمان ترید تاثیر بسزایی داشته باشند. این احساسات شامل: ترس و حرص هستند. گمان می کنم نیاز به توضیح نیست که ترس در ترید در زمان از دست رفتن سرمایه روی ما تاثیر می گذارد. و حرص در زمانیکه بازار بشدت مثبت است و ما با آن همراه نیستیم. در واقع طمع و حرص نیز به خودی خود نوعی ترس است. ترس از عقب ماندن از بازار و بی ارزش شدن سرمایه. (درست مانند آنچه در زمان خرید دلار در بالاترین رکوردهای قیمتی امروز رخ می دهد.)

پیشنهاد می کنیم حتما این مقاله را نیز بخوانید:

روانشناسی بازار

تصمیماتی که در زمان آستانه درد ترید برای معاملات می گیریم

یک معامله گر باید استراتژی مشخصی در بازار داشته باشد. باید به مباحث مدیریت سرمایه پایبند باشد. تنها بدین ترتیب می تواند اسیر حرص و ترس نشود. معاملاتی که در زمان آستانه درد انجام می شود. بدترین معاملات است. فروش یک سهم در پایین ترین قیمت. یا خرید در زمان اشباع بازار و از سر حرص.

در حالی که برخی ممکن است فکر کنند که تصمیمات قهرمانانه و معاملات ارتجاعی کوتاه‌مدت چیزی است که شما را در زمان نوسانات شدید بازار نجات می‌دهد. واقعیت این است که ساعت‌ها کار برای تجزیه و تحلیل و ساختن یک پرتفوی بلندمدت و متنوع قبل از شروع بحران است که از سرمایه‌گذاران محافظت می‌کند. بدترین تصمیماتی که در ترید اتخاذ می شود. در زمانی است که آستانه تحمل ذهنی معامله گر فعال شود.

چطور از معامله در آستانه در پرهیز کنیم؟

درد در بازارها به کاهش سرمایه تبدیل می شود. بنابراین آنچه که ما به عنوان معامله‌گران باید انجام دهیم. این است که دریابیم واقعاً تحمل ما چیست. درک کنیم که چقدر می‌توانیم با کاهش سرمایه‌گذاری کنار بیاییم. چقدر سریع می‌خواهیم رشد کنیم. و مطمئن شویم که با رویکرد خود و تعیین اندازه مدیریت ریسک خود مطابق با موقعیت خود سازگار می‌شویم.

با انجام این کار، مطمئن می شویم که سفر ما در دنیای تجارت، درست مانند یک کوهنوردی لذت بخش واقعاً برای ما مناسب است. در درازمدت برای ما کارساز می شود. اگر در نهایت با بیماری ارتفاع مواجه شویم. در نهایت بدن یا حساب خود را در بازار خراب نمی کنیم.

این چیزی است که برای موفقیت لازم است. واقعاً اهداف خود را درک کنید. نیازهای خود را به ویژه در رابطه با عقب نشینی از بازار بدانید. برای اینکه مطمئن شوید همیشه در محدوده‌های خود، تحمل‌های خود باقی می‌مانید. تا بتوانید راحت باشید و فقط بتوانید ادامه دهید، فقط ادامه دهید.

این چیزی است که برای موفقیت لازم است. برای رسیدن به قله، که در پشت ابرها قرار دارد. فقط ادامه دهید. روند را دنبال کنید. مطمئن شوید که در محدوده‌های ما باقی می‌مانید. به بدنتان بیش از حد فشار نیاورید. و فقط یک قدم در راه خود بیشتر بردارید. مطمئن شوید زمانی که بدنمان نیاز دارد استراحت کنید.

در بازارها نیز دقیقاً به همین منوال است. به گونه‌ای که با شخصیت خودمان و با سطح درد یا کاهشی که مدیریت و کنترل می‌شود تا در محدوده‌های خود باقی بمانیم. باید خودمان و توانایی هایمان را بشناسیم. طبق برنامه پیش روی کنیم. هرگز احساسی عمل نکنیم.

اگر این کار را انجام دهید، می توانید قله را بپیمایید، و می توانید قله را در بازارها بسازید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *