روانشناسی بازار چیست؟
روانشناسی بازار، احساس رایج خریداران و فروشندگان بازار مالی در هر برهه از زمان است. اصطلاحات اغلب توسط رسانه های مالی. و تحلیل گران برای توضیح حرکت ناگهانی بالا یا پایین در بازارها استفاده می شود. آکادمی نیکخوی در این پست به توضیح روانشناسی معاملات در بازار سرمایه می پردازد. پس تا انتهای این مقاله همراه ما باشید.
علم روانشناسی، بررسی رفتار و فرآیندهای روانی انسان و اهداف آن را میتوان پیشبینی، توصیف، تبیین و کنترل رفتار برشمرد. با توجه به این دو تعریف، وقتی از روانشناسی بازار حرف میزنیم، منظور ما بررسی و تحلیل مکانیزمها و الگوهای رفتاری معاملهگران و فعالان بازارهای مالی است. در روانشناسی بازار، در ابتدا، الگوهای رفتاری معاملهگران را توصیف و سپس با توجه به توصیف، پیشبینی میکنیم که معاملهگران در زمانهای مختلف، چه رفتارهایی از خود بروز میدهند.
روانشناسی بازار به عنوان یک نیروی قدرتمند در نظر گرفته می شود. ممکن است با اصول اساسی یا رویدادهای خاصی توجیه شود. به عنوان مثال ، اگر سرمایه گذاران به طور ناگهانی اعتماد به سلامتی اقتصاد را از دست بدهد. و تصمیم بگیرند که از خرید سهام عقب نشینی کنند. شاخص هایی که قیمت های کلی بازار را دنبال می کنند ، سقوط می کنند. قیمت سهام های جداگانه بدون توجه به عملکرد مالی شرکت های پشتیبان سهام ، همراه آنها سقوط خواهد کرد.

توضیح بیشتر
روانشناسی بازارهای مالی به احساسات معاملگران حین معامله اشاره دارد. احساساتی نظیر طمع، ترس و وابستگی مواردی هستند. که رفتار بازارهای مالی را تغییر میدهند. احساسات سرمایهگذار میتواند عملکرد بازار را در جهتهایی در تضاد با اصول بنیادی هدایت کند. به عنوان مثال، اگر سرمایهگذاران ناگهان اعتماد خود را از دست بدهند و تصمیم به عقب نشینی بگیرند، بازار ممکن است سقوط کند. بسیاری از رفتارهای اشتباه معاملهگران که باعث میشود تصمیماتشان به جای سوددهی منجر به ضرر و خسارت شود، ریشه در روش زندگی آنها از کودکی تا جوانی دارد. این که این الگوهای رفتاری اشتباه با الگوهای رفتاری جدید و صحیح جایگزین شوند، نیازمند آگاهی، آموزش، رعایت اصول و داشتن نظم و انضباط بالا از طرف فرد معاملهگر است.
در تعریف روانشناسی بازار، از عبارات و توضیحات مختلفی استفاده میشود. از جمله این تعاریف میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- روانشناسی بازار احساسی کلی است که بازار در یک زمان مشخص آن را تجربه میکند. از عواملی که بر ذهنیت سرمایهگذاری افراد تاثیر میگذارند، میتوان به ترس ، امید، طمع و انتظارات و شرایط اشاره کرد.
- روانشناسی بازار یکی از مباحث اصلی اقتصاد رفتاری است. به ایده میگوییم که موضوع مطالعه آن تقابل بین حرکات و وضعیت احساسی اعضای بازار است.
پیشنهاد میکنیم بخوانید:
سه راه برای تصمیم گیری بهتر در بازار سرمایه
چرا روانشناسی بازار مهم است؟
گاهی اوقات وقتی از نظر فنی به بازار نگاه می کنید، تصحیح اشتباهات آسان است. به عنوان مثال، هنگام بررسی معامله ای که به سرعت از آن خارج شده اید. به سادگی عوامل فنی که شما را متقاعد به خروج از معامله کردند، مجددا تحلیل کنید. سپس به سراغ اندیکاتورها و نوسانگرهای مختلف بروید. و به مرور زمان نقطه خروج را در مکان بهتری انتخاب کنید. این زمانی است که ما صرفاً از منظر فنی به بازار نگاه می کنیم. اگرچه اغلب حتی داشتن بهترین استراتژی های مالی به موفقیت ما منجر نمی شود و معاملات ما را به معاملات سودآور تبدیل نمی کند. اینجاست که روانشناسی بازار وارد می شود.
روانشناسی بازار به ما می آموزد که هر روند خاص بازار ممکن است منعکس کننده احساسات فعلی بازار باشد تا سود یا زیان قابل توجهی در ارزش سهام. روانشناسی بازار همچنین به ما کمک می کند تا دانش کافی در مورد خود به عنوان سرمایه گذار به دست آوریم. شناخت روانشناسی بازار و شناخت خود به عنوان یک سرمایه گذار به ما این امکان را می دهد تا بررسی کنیم که آیا در مدیریت سرمایه خود به صورت حرفه ای عمل می کنیم یا سرمایه گذار احساسی هستیم.
توضیح بیشتر
حل مسائل ذهنی و روانی که مانع موفقیت استراتژی های معاملاتی ما می شوند، آسان نیست. در واقع عمده مشکلات روانی در پشت تعصبات و موارد آشکار پنهان می شود.و در موقعیت های مهم آسیب زیادی به افراد وارد می کند.
نکته دیگری که باید در نظر داشت این است که احساسات افراد بر روان آنها اثر می گذارد. بین عواطف، روان افراد و الگوهای رفتاری آنها رابطه نزدیک و مستقیم وجود دارد. پس بدیهی است که اگر انسان احساسات خود را کنترل کند، معامله بهتری نسبت به قبل انجام می دهد. به عبارت دیگر می توان گفت که کنترل احساسات نقش موثری در موفقیت معامله گران خواهد داشت.
درک کلی رفتار بازار
طمع ، ترس ، انتظارات و شرایط محیطی همه عواملی هستند. که در روانشناسی کلی بازارنقش دارند. قدرت این حالات ذهنی در انجام “احتیاط” و “ریسک پذیری” دوره ای و به عبارت دیگر دوره های سقوط و رونق در بازارهای مالی کاملاً مستند و مشخص است.
این تغییرات در رفتار بازار اغلب تحت عنوان تسخیر روح حیوانات شناخته می شود. این عبارت را جان مینارد کینز در کتاب خود با عنوان “نظریه عمومی اشتغال ، بهره و پول” در سال ۱۹۳۶ بیان کرد. وی پس از رکود بزرگ نوشت:
روح حیوانات را “انگیزه خود به خود برای تقدم عمل در برابر انفعال” توصیف کرد.
نظریه مالی متعارف، یعنی فرضیه کارآمد بازار، مورد انتقاد قرار می گیرد. ازین جهت که به اندازه کافی برای روانشناسی در بازارارزش قائل نمی شود. یعنی جهانی را توصیف می کند که در آن همه بازیگران در بازار رفتاری منطقی دارند. و نمی توانند جنبه احساسی بازار را پاسخ دهند. اما روانشناسی بازار می تواند به نتیجه غیرمنتظره ای منجر شود که با مطالعه اصول اساسی نمی توان آن را پیش بینی کرد.
به عبارت دیگر ، نظریه های روانشناسی مارکت با اعتقاد منطقی بودن بازارها مغایرت دارد.
بیشتر بخوانید: روند های بازار
روانشناسی بازار معاملات چیست؟
روانشناسی بازار معاملات به بررسی رفتار و تصمیمگیری معاملهگران در بازارهای مالی میپردازد . بررسی میکند که چگونه عوامل روانی، شناختی و هیجانی در تحلیل و پیشبینی قیمتها و روند بازار تاثیر میگذارد. یکی از موضوعات مهم در روانشناسی بازار معاملات، رفتار سرمایهگذاران در موقعیتهای استرسزا مانند نوسانات شدید در بازارها است. که تاثیر زیادی بر تصمیمگیریها دارد. ممکن است سرمایهگذار را به اقدامات ناخوشایند مانند فروش زودهنگام داراییها تحریک کند.
پیشنهاد می کنیم برای درک صحیح روانشناسی بازار دوره آموزشی زیر را ببینید:
دوره روانشناسی معاملات نام آور
تفاوت روانشناسی بازار و روانشناسی معامله گری
بالاتر به چند تعریف متداول از روانشناسی بازار اشاره کردیم. گفتیم روانشناسی بازار (Market Psychology) به احساسی کلی در بین فعالان بازار می گویند. که آنها را به خرید یا فروش سوق میدهد. اما تفاوت روانشناسی بازار و روانشناسی معامله گری در چیست؟
همانطور که گفتیم، روانشناسی بازار به رفتارهای غالب و احساسات جمع شرکتکنندگان بازار در هر برهه از زمان، اشاره دارد. این اصطلاح اغلب توسط رسانههای مالی و تحلیلگران برای توضیح حرکت بازار استفاده میشود.
گفتیم در روانشناسی بازار، ما با توصیف رفتار کلی یک بازار که تحت تاثیر عوامل عاطفی و شناختی است سر و کار داریم؛ اما در روانشناسی معاملهگری (Trader Psychology) ضمن اشاره به همین عوامل عاطفی و شناختی، فقط یک فرد را مورد بررسی قرار میدهیم. به بیان دیگر میتوان چنین گفت که روانشناسی معاملهگری به بررسی رفتارها و جنبههای مختلف شخصیتی فرد که بر فعالیتهای معاملاتی او تأثیرگذار هستند، میپردازد.
پیش بینی روانشناسی بازار معاملات
به طور کلی ، دو روش غالب جمع آوری سهام توسط متخصصان استفاده می شود و فقط یکی از آنها به این امر توجه دارد.
تحلیل بنیادی به دنبال انتخاب سهام برنده از طریق تجزیه و تحلیل امور مالی شرکت در زمینه صنعت آن است. روانشناسی بازار جای کمی در این تحلیل دارد.
تحلیل تکنیکال بر روندها ، الگوها و شاخص های دیگری متمرکز است. که باعث افزایش یا پایین آمدن قیمت سهام می شود. روانشناسی بازار یکی از این عوامل است.
بیشتر بخوانید: تحلیل تکنیکال
همچنین: الگوهای شمعی ژاپنی
بیشتر بخوانید: تحلیل بنیادی چیست؟
مطالعات روانشناسی بازار
مطالعاتی در مورد تأثیر آن بر عملکرد و بازده سرمایه گذاری انجام شد. اقتصاددان آموس توورسکی و روانشناس برنده جایزه نوبل ، دانیل کانمن ، اولین کسانی بودند که نظریه بازار متداول را به چالش کشیدند. به این معنا که آنها این تصور را که انسان در بازارهای مالی همیشه بر اساس اطلاعات عمومی و مربوط به قیمت ها تصمیم منطقی می گیرند ، قبول نکردند.
آنها با رد این مفهوم ، در زمینه اقتصاد رفتاری پیشگام بودند. نظریه ها و مطالعات آنها در شناسایی خطاهای سیستماتیک در تصمیم گیری انسان متمرکز است. که ناشی از سوگیری های شناختی مانند انزجار از دست دادن، تعصب بی جا و دلبستگی است. کار آنها به طور گسترده ای مورد پذیرش قرار گرفت و برای استراتژی های سرمایه گذاری ، تجارت و مدیریت پرتفوی مورد استفاده قرار می گیرد.
روانشناسی بازارهای مالی و رمزارزها
روانشناسی نه تنها بر نحوه استفاده ما از ارز دیجیتال، بلکه بر میزان پذیرش آن در بازار عمومی تأثیر زیادی دارد. درک این عوامل میتواند شما را در تجارت ارزهای دیجیتال برتری دهد.
روانشناسی سرمایهگذاریهای سنتی به خوبی شناخته شده است و به طور جامع مورد مطالعه قرار گرفته است. اما در حال حاضر تفاوتهای کلیدی زیادی در روانشناسی معاملات ارزهای دیجیتال در حال ظهور و سنتی وجود دارد.
هنوز موانع روانی زیادی برای پذیرش گسترده رمزارز در بازار وجود دارد. ما نگاهی به برخی از این عوامل مختلف خواهیم داشت.
یکی از توصیههای شماره یک سرمایهگذاری که تا به حال شنیدهاید این است که «بر اساس احساسات سرمایهگذاری نکنید». اگر حتی به سرمایهگذاری گذرا علاقه داشته باشید، به احتمال زیاد قبلاً این جمله را شنیدهاید، اما ممکن است به دلیل آن فکر نکرده باشید.
آمارها نشان میدهد که هر ساله اکثریت افرادی که در ابزارهای مالی معامله میکنند، با ضرر مواجه میشوند. اما چه چیزی آنها را از کسانی که به طور مداوم سود میبرند جدا میکند؟ پاسخ پیچیده است. اما پاسخ این سؤال را زمانی میتوان فهمید که روانشناسی را که بر فرآیندهای تصمیمگیری ما تأثیر میگذارد، بررسی کنید.
ترس
ترس یکی از قویترین عوامل محرک در تغییر حالت و شرایط انسان است. ترس از ضرر بیشتر، چیزی است که باعث میشود افراد در طی یک رکود یا اصلاح بازار، به سمت فروش ارزهای دیجیتال خود بروند. چگونه میتوانید با این ترس مقابله کنید؟ یکی از راهها این است که بیش از حد خود را تحت فشار قرار ندهید.
این بدان معناست که فقط به فکر تجارت نباشید، مثلاً، درگیر کردن ۱۰ درصد از داراییهایتان در یک معامله نسبت به زمانی که ۵۰ درصد یا بهخصوص ۱۰۰ درصد داراییهای خود را در یک سرمایهگذاری درگیر میکنید، باعث میشود که شما کمتر دچار رفتارهای ناشی از ترس شوید.
سرمایهگذاری مقدار پولی که توانایی از دست دادن آن را ندارید. باعث استرس و ترس میشود. و بر روی تصمیمگیری شما تاثیر میگذارد. حتی با وجود داشتن بهترین اطلاعات و ذهنی بسیار تیز و قوی، اگر با اجاره خانه ماه آینده خود سرمایهگذاری کنید، مطمئناً نمیتوانید به خوبی تصمیمگیری کنید.
بیشتر تریدرها، سرمایهگذاری را یک استراتژی بلندمدت میدانند، اما بسیاری اجازه میدهند که ترس بر روی اعمالشان اثر بگذارد و با کوچکترین نشانهای از رکود، به سمت فروش میروند. برخی دیگر از معامله گران در معاملات روزانه خود از دستورالعملهای سختگیرانه پیروی میکنند تا احساساتی مانند ترس را از معادله خارج کنند.
دلبستگی
یکی دیگر از احساساتی که باید از آن اجتناب کرد دلبستگی است. اگر یک سهام یا دارایی، عملکرد خوبی داشته باشد، گاهی اوقات باعث شود که آن را بیش از حد نگه دارید. همه اینها به اهداف شما بستگی دارد. اما اگر به دنبال کسب سود بیشتر هستید، نباید شیفته یک سهام با ارزش بالا شوید.
به یاد داشته باشید، ارزش سهام برابر با پول نقد نیست. برای هر یک از سهامهای خود یک هدف تعیین کنید و زمانی که قیمت به اهداف رسید، سرمایهگذاریهای خود را نقد کنید. سپس، درصدی از آن را بردارید و در صورت تمایل دوباره سرمایهگذاری کنید. با این روش از اکثریت سود خود محافظت خواهید کرد.
روانشناسی بازارهای مالی و سرمایهگذاری موضوعی بسیار پیچیده و دشوار است. افزودن کریپتوکارنسی به ترکیب سرمایهگذاری و معاملهگری، لایه جدیدی به همین مفاهیم اضافه میکند.
یکی از مهمترین چیزهایی که باید به خاطر بسپارید این است که باید از بخش عمدهای از دارایی خود محافظت کنید. گره خوردن تمام دارایی شما در یک سرمایهگذاری بیثبات، منجر به تصمیماتی میشود که ترس بر آن حاکم است.
تمرکز بر هدف یک شرکت صادرکننده رمزارز و نحوه کار آن برای رسیدن به آن هدف، راه بهتری برای چارچوببندی تفکر شماست. اینکه هدف آنها ثروت آفرینی است یا فقط مشاهده موفقیت ارزهای دیجیتال در ایجاد اختلال در بازار است. بنابراین روش دستیابی به سود بیشتر نیز باید متناسب با هدف آن شرکت باشد.
پیشنهاد می کنیم بخوانید:
ویژگی های معامله گران موفق
چرا روانشناسی بازار مهم است؟
گاهی اوقات وقتی از نظر فنی به بازار نگاه می کنید، تصحیح اشتباهات آسان است. به عنوان مثال، هنگام بررسی معامله ای که به سرعت از آن خارج شده اید، به سادگی عوامل فنی که شما را متقاعد به خروج از معامله کرده اند، مجددا تحلیل کنید. سپس به سراغ اندیکاتورها و نوسانگرهای مختلف رفته و به مرور زمان نقطه خروج را در مکان بهتری انتخاب کنید. این زمانی است که ما صرفاً از منظر فنی به بازار نگاه می کنیم. اگرچه اغلب حتی داشتن بهترین استراتژی های مالی به موفقیت ما منجر نمی شود و معاملات ما را به معاملات سودآور تبدیل نمی کند. اینجاست که روانشناسی بازار وارد می شود.
روانشناسی بازار به ما می آموزد که هر روند خاص بازار ممکن است منعکس کننده احساسات فعلی بازار باشد تا سود یا زیان قابل توجهی در ارزش سهام. روانشناسی بازار همچنین به ما کمک می کند تا دانش کافی در مورد خود به عنوان سرمایه گذار به دست آوریم. شناخت روانشناسی بازار و شناخت خود به عنوان یک سرمایه گذار به ما این امکان را می دهد تا بررسی کنیم که آیا در مدیریت سرمایه خود به صورت حرفه ای عمل می کنیم یا سرمایه گذار احساسی هستیم.
رفتار سرمایه گذار
سرمایه گذاران مختلف همه می توانند به این سوال که چرا وارد بازارهای مالی شده اند و برای سرمایه گذاری آمده اند، پاسخ یکسانی بدهند: کسب سود بیشتر. اما این تمام پاسخ نیست. دلایل زیادی وجود دارد که افراد را به سمت فعالیت های مختلف سوق می دهد. همین امر در مورد سرمایه گذاری ها و معاملات در بازارهای مالی نیز صدق می کند. خواسته هایی در درون ما وجود دارد که گاهی نه تنها آنها را بیان نمی کنیم بلکه حتی از آنها هم آگاه نیستیم. فعالیتهای ما همیشه معطوف به اهدافمان نیستند، بلکه گاهی در جهت رفع نیازها و احساسات درونی ما هستند.
عدم آگاهی و اشراف به این خواسته ها و خواسته های درونی می تواند ما را دچار اشتباهات مختلفی کند. اگر این اشتباهات روی احساسات ما تأثیر نگذارد، مطمئناً بر وضعیت مالی ما تأثیر می گذارد. به عنوان مثال، ادامه معاملات ضررده و مشاهده سرمایه گذاری به عنوان یک بازی جذاب. اینکه سهامی را که کاهش قیمت دارند نفروشیم و همچنان امیدواریم قیمت ها بالا برود، اینکه از ترس از دست دادن سرمایه وارد معاملاتی نشویم که ریسک های معقولی دارند و مواردی از این قبیل همگی تصمیمات احساسی هستند.
پیشنهاد می کنیم بخوانید:
سرمایه گذاران چگونه از روانشناسی بازار استفاده می کنند؟
به طور کلی، رفتارهای سرمایه گذار را می توان به ۶ احساس مهم نسبت داد. احساساتی که معامله گر را به اشتباه در تصمیمات و رفتارهای خود سوق می دهد. ترس، طمع، هیجان و اضطراب، امید، ناامیدی و خستگی مجموعه ای از احساسات است. که معامله گران را به اشتباه در تصمیم گیری ها و رفتارهای خود در موقعیت های مختلف سوق می دهد. به عنوان مثال، استرس از ضرر بیشتر ممکن است باعث شود معامله گر پس از متحمل شدن زیان، اقدامات غیرقابل پیش بینی، سریع و احساسی انجام دهد. که باعث می شود ضرر دیگری متحمل شود. یا در مثالی دیگر می توان به هیجان و اضطراب اشاره کرد که معمولاً بیانگر این است که فرد در موقعیت بدی قرار دارد یا معامله ای را انجام می دهد که به ضرر او است.
آگاهی به رفتارهای مختلف و ریشههای احساسی آنها، این توانایی را به فرد میدهد تا بتواند بهتر رفتارهای خود را تحلیل کند. این تحلیل رفتارهای شخصی، باعث میشود که فرد تصمیمات بهتری گرفته و در زمانهای بهتری وارد موقعیتهای سودآور شده یا از موقعیتهای ضررده خارج شود.
در بازار یک نگرش عمومی وجود دارد که درست برعکس عمل میکند. مطابق این نگرش، بهترین فرصت برای خرید آن هنگام است که اکثر مردم ناامید هستند و روند بازار نزولی است، و در نقطه مقابل، بالاترین ریسک مربوط به زمانی است که اکثر فعالان بازار اعتماد به نفس و خوشبینی بیش از حدی داشته باشند. چنین نگرشها و قوانینی است که سرمایهگذاران را ترغیب میکند احساسات بازار را بیشتر درک کنند. اگر چه در عمل، شناسایی موقعیتهای بهینه کار چندان راحتی نیست اما در نهایت خواندن و درک کردن احساسات بازار، کمک میکند تا معاملهگران مراحل مختلف چرخههای روانشناختی بازار را راحتتر تشخیص دهند و خرید و فروشها را در موقعیتهای مناسبتری انجام دهند.
چگونه میتوانید از روانشناسی بازارهای مالی به نفع خودتان استفاده کنید؟
با انجام تحقیقات، خودتان میتوانید تشخیص دهید که چه زمانی روانشناسی بازار و احساساتی مانند اضطراب یا طمع باعث خرید یا فروش بیش از حد میشود. سپس میتوانید معاملات خود را خلاف جهت احساسات عمومی بازار انجام دهید.
خرید را زمانی انجام دهید که دیگران گرانفروشی میکنند و زمانی که دیگران بیش از حد خرید میکنند، سهام خود را بفروشید. تحقیقات همچنین میتواند به شما کمک کند تا زودتر به روند آتی بازار برسید، اما توجه کنید که بعد از اینکه روندها از اصول خود عبور کردند، آنها را تعقیب نکنید.
البته این اقدام که بخواهید خلاف جهت احساسات عمومی بازار عمل کنید، در ظاهر بسیار آسان و در عمل بسیار سخت است. چرا که با روحیات و ذهنیات معاملهگر در تعارض است. اینکه بخواهد خلاف احساسات بازار عمل کند و درست در زمانیکه بازار به سمت فروش یک دارایی میرود، دارایی خود را حفظ کند و آن را نفرشد، به کنترل احساسات زیادی نیاز است.
منابع: